فقه ـ جلسه ۰۶۷ـ ۱۴۰۱/۱۰/۱۰

خاج فقه              جلسه 67          10/10/1401

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.

بسم الله الرحمان الرحیم.

بحث در فصول اذان بود. روایات در فصول اذان مختلف بود. بعضی از روایات که کثیر هم بودند، فصول اذان را 18 قرار داده بودند. و بعضی از روایات ظاهرش این است که فصول اذان 16 تا است. اولش هم مثل اخرش مثنی است نه تربیع. مثنی است. مرحوم اقای خویی فرمود که حل معارضه به این است که بگوییم روایاتی که 18 میگویند، تربیع را میگویند اول اذان، ظاهر در این است که باید، (باید شرطی) چهار بار در اذان بگویید. روایاتی که 16 میگویند و دوتا کم دارند نص در این هستند که اینها باید نیست. اون ظاهر در باید است این نص در عدم باید است. با این نص رفع ید از اون ظاهر میکنیم و میگوییم افضل این است که دو تا الله اکبر اضافه کنند. اذان همان 16 تا است ولی افضلش این است که دو تا الله اکبر اضافه کنند.

ولکن فتوا نداده است و طبق مشهور فتوا داده اند. کسی جرات ندارد که فتوا به 16 بدهد. چیز جدیدی است.

عرض ما این است که این جمع عرفیت ندارد. خود ایشان در اقامه که میرسیم، یک روایت میگوید اقامه واحده واحده، یک روایت میگوید اقامه واحده واحده الا الله اکبر که مثنی است، خب مقتضای جمع عرفی این است که اون که میگوید اقامه واحده واحده است الا الله اکبر حمل مطلق بر مقید. اونجا که ایشان رسیده است گفته است این عرفی نیست عرف اینها را نمیپسندد.

سوال:؟؟؟

جواب: صحبت شاهد جمع نیست. برای روایت دیگری است.

دو راویت صحیحه است یک روایت عبد الله بن سنان و یک روایت معاویه بن وهب گفته است جمع عرفیش حمل مطلق بر مقید است ولی عرف نمیپسندد این جور. ولی این جا مشابه همان را گفته است عرفی است. نه اینها عرفیت ندارد راست گفته است اونجا عرفی نیست اینجا هم عرفیت ندارد. یک روایت میگوید فصول اذان 18 و دیگری میگوید 16 اینها باهم تنافی دارند. خصوصا ایشان در ارشادیات منکر جمع عرفی است و میگوید احکام ارشادیه جمع عرفی ندارند چون انها به منزله اخبار هستند اخبار جمع عرفی ندارند، یکی خبر میدهد فصول اذان 18 و یکی خبر میدهد که 16 تا هستند اینها با هم تنافی دارند. این جمع مرحوم اقای خویی ما نمیپسندیم علی الظاهر خودش هم در اقامه رسیده است عدول کرده است در اقامه گفته است که حمل بر مراتب میکنیم اینها مستحبات هستند اون جمع نص و ظاهر و مطلق و مقید برای الزامیات است در این جا مستحبات است و این جور جمع ها نیست خودش در انجا عدول کرده است ولی به قول خودش میگوید من عدول کردم به جوری که هیچ کسی نفهمید که عدول کردم.

خب مرحوم اقای حکیم (جمع دوم)، در هر دو جا یک جور صحبت کرده است و گفته است جمع عرفیش اینست که اینها مستحبات هستند و اختلاف مراتب دارند افضل این است که 18 بگوییم و دونش 16. ولی ادامه داده است 16 گفتنی نیست و بعضی گفته اند خلاف مذهب است اصلا. خلاف ارتکاز متشرعه است لذا روایات 16 را کنار گذاشته است. معرض عنه است.

این فرمایش ایشان هم که فرموده اینها مستحبات است فن میگوید اختلاف مرتبه که اقای خویی که این را در اقامه قبول کرده است، میگوییم این هم نادرست است. درست است ما در مستحبات گفتیم جمع عرفی نیست اگر امری داشتیم نماز جعفر بخوان امر دیگری داشتیم نماز جعفر را قبل زوال جمعه بخوان گفتیم امر به مضیق و ذی الخصوصیه امر به افضل است ما در انجا قبول کردیم در بحث مطلق و مقید در علم اصول قبول کردیم گفتیم حرف متینی است مردم اونجا جمع عرفی نمیکنند ولی در مقام همان جا هم گفتیم اینها قاعده کلیه نیست گاهی خصوصیت مورد اقتضا میکند که این جمع را نگوییم از جمله این جا.

اذان امر مهمی است بعضی اصلا قائل به وجوب شده اند شریعت خیلی ترغیب به اذان کرده است اختراع شارع است اینکه بعضی اهل سنت گفته اند این عبد الله بن زید در خواب دیده است یکی گفته است اُبی بن کعب به ذهنش رسیده است در خواب دیده است این ها مزخرفات است و در روایات ما همه این ها تکذیب شده است مگه میشود این جور چیزی را پیامبر وجود دارد اونها خواب ببینند؟ مزخرفات لا طائلات است که در روایات ما همین تکذیب شده است. پیامبر وجود دارد بعد بر او در خواب نازل شده است. اینها گفتنی است؟ یک امر عرفی در روایات ما اشاره شده است. یک امر مهمی است فریضه الله است اصلا ما فرض الله نه اوجب، فرض الله. جعل. مثل فرائض ارث است. باب ارث میگویند در معراج این بیان شده است برای پیامبر. پیامبر برای مردم بیان کرده است این را. بعد یک جا 16 و یک جا 18. بالاخره اون که بر پیامبر نازل شده است به عنوان فصول اذان که تا قیامت میخواهد بماند و از چیزهایی است که لا صلاة الا باذان و اقامه، اینها عرفی نیست که این جا بگوییم هر دو درست است. بابا امر نیست که اختراع شارع را دارد بیان میکند یا 18 و یا 16 است. ما این جمع ها را در این جا عرفی نمیدانیم.

اگر کسی با مبنای اعراض روایات 16 را گفت حجیت ندارد فبها و اما اگر گفت حجیت دارد چون اعراض هم خیلی صاف نیست شیخ صدوق امده است گفته است 42 یک چیز دیگری گفته است بعضی روایات دیگری داریم که علی القاعده قائل هم داشته اند. بعضی 38 تا گفته اند همین طور چند نظر است. خیلی در صدر اول علما، بین متاخرین بله معرض عنه است ولی بین متقدمین خیلی صاف نیست که معرض عنه باشد روایات 16، محل اختلاف بوده است بعضی 16 و بعضی 20. شیخ صدوق در هدایه گفته است42. 20 تا اذان همان روایت امام صادق را نقل میکند که مثنی مثنی بعد گفته است واضح است که کلام شیخ صدوق است اذان و اقامه 42 و اذان 20 تا که دو تا الله اکبر اخرش اضافه میشود. این حرف صدوق را واقعش این است که ما نفهمیدیم که چطور حساب کرده است. بگوییم بلد نبوده است که حساب کند مثلا. چطور حساب کرده است؟ بابا صدوق در فقیه که میرسد روایت اسدی را میاورد حضرمی را میاورد که 18 تااست تصریح میکند اذان همین 18 است نه کم و نه زیاد. این قدر محکم در فقیه صحبت میکند. در علل همین طور 18 تا و در عیون هم 18 تا. بعد در هدایه یکدفعه اینطور میگوید، اینها 18 ندارند در کتابها. اینها همین الله اکبر الله اکبر را گفته اند به ذهن میزند که ریاضیش ضعیف بوده است و الا هیچ وجهی ندارد 42 از کجا امده است حالا بعضی ها روایات دیگری دارند، این هیچ روایتی ندارد.

سوال:؟؟؟

جواب: کجا گفته است 22. جمعش به همین ریاضی است. کدام روایت است 20. کدام روایت اقامه 22. اینها را گفته است همین روایت کلیب اسدی گفته است الله اکبر الله اکبر…

سوال:؟؟؟

جواب: خب میشود 18.

ما یک مقداری هم دنبالش بودیم که هدایه را کِی نوشته است و چقدر اعتبار دارد هنوز نتوانستیم به یک نتیجه ای در این باب برسیم ولی حرفش درست نیست 42 حرف درستی نیست با این حرفها جور در نمیاید. 18 تا را میگوید نه کم و نه زیاد. به این محکمی میگوید بعد در انجا میگوید 42 تا. هفت تا اضافه میکند.

سوال:؟؟؟

جواب: میشود 36 تا و تا 42 میشود 6 تا.

سوال:؟؟؟

جواب: نه حالا این به مناسبت عرض کردم. میخواهیم بگوییم این روایات 16 که اول اذان 2 تا باشد الله اکبر نه چهار تا این را چکار باید کرد.

صولت مطلب شکسته بشود. زراره در باب 19 حدیث دوم از امام صادق سوال میکند امام صادق میفرماید تفتتح اذان را به اربعه تکبیرات و تختم به تکبرین. تصریح میکند. چهار تا.

روایت إسرا پیامبر را همین زراره و به علاوه فضیل هر دو از امام باقر نقل میکنند همین زراره نمیپرسد که چطور شد اینجا دو تا بعد اونجا چهار تا. معلوم میشود که تنافی نمیدیده. بعید است که بگوییم غفلت کرده ایشان هم درست حساب نمیکرده است. فکر میکرده این هم مثلا. ولی خب تصریح است امام باقر میگوید چهار تا. همان امام باقر میگوید درعرش ملائک دو بار گفته اند الله اکبر. تنافی نمیدیده.

ما هم در ذهنمان این است که اینها با هم تنافی ندارند. یک چیزی به ذهنمان رسیده است نگاه کنید کسی چیزی گفته است یا نه. به نظر ما روایت اسرا که موذن ملک بوده است یکی دو تا نیست چندین روایت است در همه انها همین دو بار الله اکبر است. ما در این شک نداریم. این جور نیست که فقط روایتی باشد که روایش ابن عمیر است، عوالی الئالی هم به یک سند دیگر روایت را نقل کرده است. مستدرک از صحیفه امام رضا نقل کرده است کلینی نقل کرده است و دیگران همه انها اتفاق دارند که ملک دو بار گفته است بعید است که بگوییم چهار بوده است و امام دو تا را بیان کرده است چون مهم نبوده است. خصوصا که در روایت زراره و فضیل اخرش دارد که پیامبر به بلال فرمود همین جور اذان بگو. باز به ذهن میزند که همان دو تا است.

حلی که ما به ذهنمان رسیده است که همین روایت زراره و فضیل مهم است. روایت عبد الله بن سنان مهم نیست. خواهم گفت. مهم همین روایت زراره و فضیل که داستان اسرا را بیان میکند و روایات دیگری که همین داستان را نقل کرده اند و ملائک دو تکبیر گفته اند. به ذهنم امده است تشریع اذان، اون که اولش بوده است همین 16 تا بوده است. اما اون اذانی که برای امت، موذّنین امت میگویند اون 18 تا است. ندیدم حالا. اشکالی ندارد یک احتمال است دیگر. به نظرم اون که پیامبر امام جماعت میشد در معراج همان دوبار میگفت تمام شد. ولی یک بار دیگر هم دو بار اذان به پیامبر تلقین شده است یکی همان بود و بعد به بلال فرموده است همین جور بگو یکی دیگری هم روایت صحیحه داریم که پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم سر مبارکش را گذاشته بودند بر زانوی امیر المومنین علی السلام «وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَمَّا هَبَطَ اینجا هبط است اذّن نیست، جَبْرَئِيلُ ع بِالْأَذَانِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص كَانَ رَأْسُهُ فِي حَجْرِ عَلِيٍّ ع فَأَذَّنَ جَبْرَئِيلُ وَ أَقَامَ فَلَمَّا انْتَبَهَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ قَالَ يَا عَلِيُّ سَمِعْتَ؟ قَالَ نَعَمْ قَالَ حَفِظْتَ؟ قَالَ نَعَمْ قَالَ ادْعُ بِلَالًا فَعَلِّمْهُ فَدَعَا عَلِيٌّ ع بِلَالًا فَعَلَّمَهُ» مولانا امیر المونین تعلیم داد چیزی که تعلیم داده است همینی است که رایج شده است. همینی است که امام صادق فرموده یا زراره تفتتح باربعه تکبیرات.

یک نکته ای هم این را از کجا رسیدیم این احتمال را؟ روایتی است در علل در روایت علل که بیان میکند علت این اذان چیست در روایت علل میگوید که اذان چهار تا الله اکبر دارد علتش این است که اون دوتا برای این است که حواس مردم جمع بشود، متوجه بشوند که موذن چه میگوید. جزء اذان است ها. ظاهرش این است که در اذان قرار داده شده است ولی حکمتش این است که تنبه پیدا کنند انسانها. اولش یک دست گرمی پیدا بشود مردم توجه کنند بعد به بقیه اذان گوش کنند. در روایت علل این جور است شیخ صدوق در علل و عیون این روایت را اورده است جاهای دیگری اورده است: «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ فِيمَا ذَكَرَهُ مِنَ الْعِلَلِ عَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ قَالَ:وَ إِنَّمَا جُعِلَ مَثْنَى مَثْنَى اصل جعل اذان مثنی مثنی بوده است این درست است.  لِيَكُونَ تَكْرَاراً فِي آذَانِ الْمُسْتَمِعِينَ مُؤَكَّداً عَلَيْهِمْ … وَ جُعِلَ التَّكْبِيرُ فِي أَوَّلِ الْأَذَانِ أَرْبَعاً لِأَنَّ أَوَّلَ الْأَذَانِ إِنَّمَا يَبْدُو غَفْلَةً وَ لَيْسَ قَبْلَهُ كَلَامٌ يُنَبِّهُ الْمُسْتَمِعَ لَهُ فَجُعِلَ الْأُولَيَانِ تَنْبِيهاً لِلْمُسْتَمِعِينَ لِمَا بَعْدَهُ فِي الْأَذَانِ.» این حکمتش. خب در اون مراتب عالیه نیاز به تنبیه نبوده است همان دو تا تکبیر کافی بوده است ولی اینجا چون نیاز به تکبیر دارد این جا جعل اول اذان است خارج از اذان نیست جُعل چهار تکبیر. من در ذهنم این است که اون اذان عرش همان 16 تا بوده است روایاتی که میگویند جعل الاذان مثنی مثنی همان طور بوده است ولی اونی که بار دوم نازل شده است جبرئیل و اذان را اورده است و مولانا امیر المومنین شنیده است و به بلال تعلیم دادند و آن ماندگار شد، همان 18 تا است که امام باقر بیان میکند تفتتح به چهار تکبیره و این روایات با هم تنافی ندارند با هم تعارض ندارند.

ما حل تعارض به این قرار دادیم که بگوییم ما فرض الله در ابتدا همان 16 است این 18 دو تا اضافه شده است. حالا شما تتبع کنید اگر یک نفری این حرف را گفت به ما خبر دهید بگوییم همین درست است. فعلا ما به صورت یک احتمال بعد از بحث به ذهنمان رسیده است.خب این هم یک حرفی است.

سوال:؟؟؟؟

جواب: بله دیگه. اذانی که میگفته همین 18 تا بوده و در ان شکی نیست.

سوال:؟؟؟؟

جواب: بله ما هم میگوییم اول که میگفته است. اون یک روایت دیگری است. اون یک چیز دیگری است. راست میگویید. به همین ها بلال اذان میگفت به همین 16 تا اذان میگفت حتی قبض الله یعنی به اضافه ای که بعدا اضافه شد. اون مدتش کم بوده است نسیا منسیا شده است. خب بابا چکار کنیم دیگر دو روایت است. این که مسلم است اون اذانی که میگفته است 18 تا بوده است همین که امام باقر فرموده است. از طرفی هم دو تا داستان داریم یکی داستان اسرا است که پیامبر به بلال فرمود بگو و دیگری علّم فی حجر، این هم باید حل بشود دیگر از یک طرف حضرت از معراج برگشته به بلال میگوید این جور اذان بگو. باز یک روایت دیگری هست که میگوید جبرئیل این را نازل کرده و مولانا امیر المومنین شنیده است. این دوتا قضیه است.

سوال:؟؟؟

جواب: این را از روز اول گفتم. اگر اذان بلال 16 تا باشد اون جا میافتد و معنا نداشت ائمه ما بر 18 تاکید کنند نه یک روایت چند روایت. ممکن است چند جلسه ای همین 2 تایی میگفته. روشن نیست.

اما روایت عبد الله بن سنان که دارد مثنی مثنی که معارض دومی است ما دو جواب داریم. یک جواب همین که دیگران هم گفته اند حمل بر تقیه باید بکنیم. در روایت عبد الله بن سنان که خواندیم اذان مثنی مثنی، عبد الله بن سنان خازنِ منصور بوده است تا زمان رشید امده در دستگاه انها بوده است. حضرت به عبد الله بن سنان اینطور فرموده: “تو اینجور اذان میگویی” روایت این است «وَ عَنْهُ عَنِ النَّضْرِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْأَذَانِ فَقَالَ تَقُولُ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ.» چهار تکبیر برای شیعه است اهل سنت غالبش دو تکبیری هستند باب تقیه بوده است حضرت فرموده چون تو در دستگاه اونها هستی تقول، تقول دارد. سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْأَذَانِ فَقَالَ تَقُولُ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ، یکی این نکته که در دربار انها بوده است و یکی هم در اقامه هم همین عبد الله بن سنان روایت میکند که حضرت به عبد الله بن سنان میگوید اقامه واحده واحده است این روایت واحده واحده است، باز مال اهل سنت است این هم یک شاهد برای تقیه بودن است.

سوال:؟؟؟

جواب: حی علی خیر العمل را در نماز صبح نمیگفتند. محل اختلاف بوده است. شاید اصلا عباسی ها چون در درگاه عباسیون بوده است و انها خیلی به اون جهتش گیر نمیداده اند.

لذا دوتا قرینه یکی اینکه در دربار بوده است بهش میگویند تقول و یکی هم در اقامه واحده واحده بهش گفته اند که اون هم باز تقیه است سیاتی.

دومی اش هم این است که تعارض ندارند به عبد الله بن سنان فرمودند تقول الله اکبر الله اکبر حضرت میخواستند بهش که یاد بدهند تقول الله اکبر الله اکبر میدانسته که اون هم چهار تا الله اکبر است لزومی ندارد الان هم این جور است از ما که سوال میکنند مهمش یک چیزهای دیگری است. نیامده که سوال کند اذان چیه اصلا. حضرت فرموده است تقول این یک نحوه سکوتی است از دو الله اکبر دیگر. سکوت است خیلی دلالتش قوی نیست اما روایت زراره که حضرت فرمود چهار تا بگو کلام و نص است میگوییم این که فرمودند بگو الله اکبر الله اکبر چون میخواسته برسند به بقیه مثلا حی علی خیر العمل را بگو. دو تایی بیان کرده است اشکالی ندارد که مثلا بمفرایید اذان همین بوده است این که الان حی علی خیر العمل بعضی جاها قطع کرده اند خلاف اذان است نکته اش اون جهت بوده است.

حملش بکنیم بر این که عمود کلام برای کیفیت اذان نبوده است. نکته اش جهت دیگری بوده.

سوال:؟؟؟

جواب: اون بیان اول است. اولا گفتیم اصلا منصوریها با حی علی خیر العمل نداشتند.

خب دو بیان است تنزل است. اولا اون است ثانیا اگر قبول نکنید میشود گفت ظهور این که چهار تا جزء اذان است اقوی است از تقول. ما هم گاهی اوقات اگر از ما بپرسند اذان چیست میگویید الله اکبر الله اکبر تا اخرش دو تا میگوییم الله اکبر چهار تا است چون واضح است.

سوال:؟؟؟

جواب: ولی حضرت فرمود تو این جور بگو نه اذان چیست. نه،

سوال:؟؟؟

جواب: نه بابا. بنی عباس بنی امیه را سرنگون شدند. طبیعیش این است که بر خلاف باشند. یک چیزهایی که اونها داشتند اینها برداشتند.

خب ظهر مما ذکرنا که روایاتی که دارد اذان مثنی مثنی مشکلی ندارند. یا مثنی مثنی به لحاظ جعل اولی میگوییم مثنی مثنی یا میگوییم مثنی مثنی که فرموده است اذان مثنی مثنی است غالب روایاتش اذان و اقامه دارد. اذان و اقامه مثنی مثنی میخواهد رد اهل سنت کند که اقامه واحده واحده نیست. نمیخواهد اذان را توضیح دهد که مثنی مثنی است در این صدد نیست مهم اقامه است که اون هم مثنی مثنی است در صدد مثنی برای اقامه است نه این که اذان را میخواهد بگوید.

و این که گفته است اذان مثنی است به لحاظ غالب است. این راحتتر است یا نه اصلا مثنی مثنی است اولیش الله اکبر الله اکبر مثنی است. دوباره الله اکبر الله اکبر مثنی است. مثنی مثنی با این هم میسازد(خنده) نه این که دو تا است.

سوال:؟؟؟

جواب: همین را گفتیم جور در نمیاید دیگه.

سوال:؟؟؟

جواب: چرا. اذان را 22 و اقامه را 20. میسازد مثنی مثنی. میگوید اخر اذان مثنی مثنی دو تا دیگر الله اکبر اضافه کن. قد قامت الصلاة هم مثنی مثنی است لا اله الا الله هم مثنی مثنی است و 22 تا میشود. بله.

این بحثها بحث های طلبگی است. همین که اقای حکیم گفته است حرف خوبی است. همین که اقای خویی هم فتوا نداده است کار خوبی است. این که اذان 18 فصل دارد این جای شک و شبهه ندارد. ما بتوانیم این روایات را حل کنیم یا نتوانیم. خیلی بعید است که مسلم شده است عند الشیعه اذان 18 تا است. این در چند قرن دارند 18 تا اذان میگویند بگوییم اینها یک فرد دیگری هم داشته هیچ کس اون فرد دیگری را انتخاب نکرده است. همین 18 سیره قطعیه است بر این که 18 است فتوا دادن بر این که اذان 18 تا است به ذهن ما هیچ مشکلی ندارد که اقای خویی هم به همان 18 ظاهرش همان تعین است.

سوال:؟؟؟

جواب: نه 18 لا ینقص و لا یزید. ظاهر 18 تا است یعنی لا ینقص و لا یزید.

اما فصول اقامه، مرحوم سید فرموده همان روایت جابر. فصول اقامه 17 تا است. در فصول اذان افتتاح 4تا را داشتیم روایاتی که داریم اصلا خودش بیان کرده بود. اونها 18 تا را بیان کرده بود در ان روایات. ما میگفتیم اولا بیان دارد 18 تا در خود روایت مضافا عمل متشرعه. وقتی رئیس یک شریعتی میگوید اذان 18 فصل است بعد هم میبینیم تابعین همین 18 تا میاورند میگوییم خیلی بعید است اون گفته است 18 بعد یک چیزی دیگری بوده است. اطمینان است اگر رئیس میگوید 18 و مرئوسین هم این جور 18 تا میگویند تطبیق اون کلام بر این عمل اگر یقیین نباشد اطمینان هست.

اما در اقامه چنین نیست. ما در اقامه روایت معتبره ای داشته باشیم که 17 تا را تطبیق کرده باشد نه، در اقامه فقط عمل را داریم. روایت میگوید اقامه 17 تا و عمل متشرعه را میبینیم که 17 تا را این جوری اورده است. روایت در باب اقامه اشکل است بعضی جاها در بعضی روایات که اذان را فرموده است 16 تا است گفته است اقامه هم این جوری است کذا الاقامه. اقامه را مثل اذان قرار داده است در بعضی از روایات. اگر 16 است این هم 16 اگر 18 است این هم 18. این را چکار بکنیم.

سوال:؟؟؟

جواب: بله خب درست است گفتم 17 را گفته است این روایت معارض را چکار کنیم؟

سوال:؟؟؟

جواب: خب حالا. مضاف بر این. گفتم اشکل است. اون را حل کردیم.

مضاف بر این روایاتی داریم که اقای خویی اورده است سه روایت داریم که تام السند است اقای خویی اورده است در باب اقامه روایات را اورده است و بعد میخواهد با شاهد جمع ان را حل کند. بحث در مورد اقامه اشکل است. این را ملاحظه کنید. تتمه کلام ان شاالله فردا.