فقه ـ جلسه ۰۸۵ـ ۱۴۰۱/۱۱/۹

خارج فقه         جلسه 85              تاریخ 9/11/1401

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.

بسم الله الرحمان الرحیم.

مساله دوم لا یتاکد الاذان لمن اراد اتیان فوائت فی دور واحد. تاکد ندارد اذان لمن اراد اتیان فوائت فی دور واحد. در یک دورش.

سوال:؟؟؟؟

جواب: نه دیگه حالا چیزی نداشت. و ان کان الاحوط…. واضح است دیگه. اولیش بدعت مثلا شبهه بدعت دار.

میخواهد نماز قضا بخواند در هر دورش یک اذان کافی است متن شرایع هم تقریبا همین طور است.

سوال:؟؟؟؟

جواب: نه دور. دور بزنی از هرکجا شروع کردی دورش به همان ختم میشود. مجلس نمیگوید دور میگوید.

مرحوم صاحب شرایع به جای دور گفته است “ورد”. من ورده. گفته است که اون هم.

سوال:؟؟؟

جواب: نه ورد هم  درست است به معنای دور است.

و لو اذّن للاولی من ورده ثم اقام للبواقی کان دونه. کان دونه همان لا یتاکد است. کان دونه فی الفضل. فضیلتش کمتر از جاهای دیگری است. تاکّد ندارد. مرحوم صاحب عروه عبارتهای جواهر را انتخاب کرده است. ورد را برداشته دور گذاشته است، دونه را لا یتاکد کرده است. لا یتاکد الاذان لمن اراد اتیان فوائت فی دور واحد لما عدا الصلاة الاولی فله ان یوذن للاولی منها و یاتی بالبواقی بالاقامه وحدها لکل صلاة. دوری هم هست مرحوم مثل صاحب شرایع دوری است. از هر کجا شروع کرده است ختمش به همان جا میشود یک دور. از نماز صبح شروع کرده است تا اذان صبح یک دور تمام شد. دوباره باز یک اذان. اولی از هر دور نماز دارد.

سوال:؟؟؟

جواب: بله. از بعدی که میخواهد بخواند یک اذان بخواند.

خب در این مساله جهاتی از بحث است. جهت اول این است اصلا ایا مقتضی داریم برای استحباب اذان در نماز قضا. یا نه از اول مقتضی قاصر است. صاحب شرایع مرحوم سید اینها مفروغ عنه گرفتند که مقتضی برای استحباب اذان برای نماز قضا مثل ادا تمام است. منتها گفتند تاکد ندارد. خب این را باید بحث کنیم که اصلا مقتضی داریم یا نداریم تا بعد برسیم ببینیم که برای اولی است یا برای کل صلاة است.

ظاهرا مقتضی مشکلی ندارد. ما روایت موثقه عمار را داشتیم که مقتضی مشکلی ندارد هم به نحو مطلق و هم به نحو خاص. اما به نحو مطلق موثقه لا صلاة الا باذان و اقامة. باب 35 حدیث دوم این جور بود که خواندیم قبلا که فرمود لانه لا صلاة الا باذان و اقامة. و همچنین باب 11 حدیث 4 هم این جور بود که اذا قمت ان هم روایت عمار است اذا قمت الی صلاة فریضة فاذن و اقم. اطلاق دارد.

فریضةٍ فریضه یومیه ادائیه یا قضائیه. در مقابل نافله. اطلاقات میگیرد نماز قضا را. و این که مرحوم همدانی شبهه کرده است بر اطلاق این روایات و فرموده که این روایات ناظر به نمازهای یومیه ادائیه است وجهی ندارد. گفته است اگر بگوییم هر فریضه ای تخصیص اکثر لازم میاید. فریضه ایات را باید خارج بکنیم. نماز های دیگری که فریضه داریم فریضه با نذر باشد با عهد باشد این ها را باید همه را خارج بکنیم. نماز عیدین باشد در زمان خود پیامبر فریضه بوده است تخصیص اکثر لازم میاید.

و لکن نه اینها شبهه است اذا قمت الی صلاة فریضه فاذّن و اقم. اگر بگوییم هر فریضه ای که محل ابتلا است انها نادر است گاهی اوقات اتفاق میافتد. الی فریضه گاهی اوقات نماز ایات. نماز ایات دلیل داریم که اذان و اقامه ندارد رفع ید میکنیم تخصیص اکثر لازم نمیاید. فرائض یومیه هم زیاد هستند هم ادائیه و هم قضائیه. حالا چندتایی خارج بشوند تخصیص اکثر لازم نمیاید.

سوال؟؟؟

جواب: پنج تا نسبت به ان دو سه تا زیاد تر هستند دیگر. تازه این پنج تا متکرر است و انها احیانی است. اینها نسبت به افراد خیلی زیاد هستند. عرفیت دارد الی فریضة مراد این همه فریضه هایی باشد که میخوانند.

سوال:؟؟؟

جواب: برابر هم نمیشوند انها نادر هستند. لا صلاة الا باذان و اقامه مثل لا صلاة الا بطهور است اطلاق دارد. در موارد خاص تخصیص خورده اند و خارج شده اند. ما اگر این طور بگوییم غیر عرفی است، هر نماز فریضه ای اذان و اقامه دارد بغیر از نماز عیدین و آیات و نماز میت هم که معلوم نیست نماز باشد. این چند تا در مقابل ان افراد کثیر قلیل نیست. چون افراد زیادی دارد مستجهن نمیکند. گاهی اوقات ممکن است دو عنوان باشد و یکی خارج شده  ولی ان که باقی مانده کثرت افراد دارد در این جا استهجان ندارد. اصلا ممکن است دو عنوان خارج و یک عنوان باقی ولی افراد زیادی دارد.

به ذهن ما مطلقات میگیرد نماز قضا را اولا و ثانیا در خصوص نماز قضا هم ما روایت داریم که اذان دارد.

سوال:؟؟؟؟

جواب: فرقی نمیکند بیانش همه جا میاید.

سوال:؟؟؟؟؟

جواب: فرقی نمیکند نکته اش یکی است. خیلی ملالغتی نشوید، حالا اصلا اقا رضا نه کسی بگوید تخصیص اکثر اتفاق افتاده است حرف باطل است.

سوال:؟؟؟

جواب: مورد لا صلاة. چون موردش مریض است اصلا از اول اطلاق ندارد.

خب اطلاقات گیری ندارد مضافا در خصوص نماز قضا هم روایت  داریم، یک روایت موثقه عمار است قال سئل عن الرجل اذا اعاد الصلاة هل یعید الاذان و الاقامه قال نعم. اعاد الصلاة در روایات خصوص اعاده مقابل قضا نیست بلکه به معنای مجرد اتیان بعد از اتیان است ممکن است در وقت باشد یا خارج وقت. اصلا در خارج وقت ربما گفته یعید. یعید در خصوص خارج وقت اورده است. درست گفته اند لا ریب در این که در اصطلاح روایات مراد از اعاده تکرار صلات است چه داخل وقت و چه خارج وقت چون در روایات در خصوص خارج وقت هم اطلاق شده است.

گفتند این روایت هم دلیل بر این که نماز قضا هم دارد. خب این محل اشکال قرار گرفته است این استدلال. مرحوم صاحب حدائق نسبت میدهد به صاحب مدارک که گفته است این روایت سندا ناتمام است. خب صاحب مدارک که میگوید این روایت سندا ناتمام است بر مبنای خودش صحیح است. انها صحیحی بودند به موثقه عمل نمیکردند و این رویات موثقه عمار است. سند این روایت را صاحب مدارک بر مبنای خودش گفته است ضعیف است خب ان درست است. ولی مرحوم صاحب حدائق هم این را تایید کرده است و گفته است این سندش ضعیف است. شاید دوبار سه بار میگوید روایت عمار روایت عمار. صاحب حدائق از کسانی است بر خلاف صاحب جواهر چون اخباری است خیلی تعمد دارد عنوانی که میاورد دقیق باشد. صحیحه نکته دارد موثقه نکته دارد روایت نکته دارد. هم حرف صاحب مدارک قبول کرده است گفته است صاحب مدارک تضعیف سندی کرده است قبول کرده است حرف صاحب حدائق را و خودش هم میگوید روایت عمار. این درست نیست بر مبنای صاحب حدائق چون ایشان به روایات عمار عمل میکند. به روایت فطحیون عمل میکند و موثقه را عمل میکند این اشکال اقای خویی به صاحب حدائق وارد است این از نظر سندی بنا بر این که موثقات را عمل بکنیم سندا لا باس.

اما از جهت دلالت. ایا دلالت دارد یا ندارد مرحوم اقای خویی همان که در ذهن ایشان رسید میگوید این دلالت ندارد. این که میگوید اذا اعاد الصلاة هل یعید الاذان و الاقامه طبیعیش این است که یک جایی یک نمازی خوانده است حالا میخواند پشت سرش اعاده کند نه که چهل سال بعدش میخواهد قضا کند. نمازی با اذان و اقامه خوانده و دیده باطل است بعد سوال میکند که حالا میخواهد نماز را اعاده کند ایا اذان و اقامه را دوباره بخواند حضرت فرمود نعم.

سوال:؟؟؟

جواب: اصلا نکته سوال این است. ما هم خودمان همین جور است. اگر خودمان یک نماز  بخوانیم بعد بخواهیم بعدش اعاده کنیم اذان و اقامه را نمیگوییم. از همین سوال کرده است این مال قضا را سوال نمیکند خواب مانده است میخواهد یک نماز بخواند. نکته سوال این تکرار اذان و اقامه است، که اذان واقامه را چون گفته است، این نماز اشکال دارد ایا ان اذان و اقامه کافی است.

سوال:؟؟؟

جواب: نه اصلا در خارج از وقت. نماز قضا را با اذان  و اقامه خواند بعد معلوم شد که مشکل دارد همان نماز قضا را میخواهد اعاده کند سوال میکند که اذان اقامه قبلی کافی است سوال از این جهت است.

سوال:؟؟؟

جواب: هر دو را میگیرد. اطلاق دارد اصلا سوال این است که یک نمازی با اذان و اقامه خوانده بعد دیده باطل است حالا میخواهد دوباره بخواند. شبهه این است که ان اذان و اقامه به درد این جا میخورد یا نه. میفرماید باید تکرار کند. حتی قضا. اصلا شما فرض کنید یک نمازی داخل وقت خواند بعد اذان گفتند، فهمید باطل است میخواهد پشت سر ان اعاده کند و سوال از این میکند که ان اذان و اقامه لازم به تکرار دارد یا نه. سوال از جهت نماز نیست و ما دنبال این هستیم نماز قضا اذان دارد یا نه. اما این که اذان و اقامه نماز قبلی به درد میخورد یا نه یک بحث دیگری است.

سوال:؟؟؟؟

جواب: نه اعاده گفتم اعم از داخل وقت و خارج وقت است اعاده انجا است میگویم شبهه این اقا چیست الان. این ربطی به بحث ندارد.

سوال:؟؟؟

جواب: همین دیگه. برای اون که قبلا خوانده اذان و اقامه خوانده است مشروع هم بوده است، الان میخواهد دوباره بخواند میگوید ان اذان و اقامه فایده دارد یا نه. اصلا سوال میکند میگوید یک نماز قضائی خواندم با اذان واقامه الان میخواهم اعاده کنم همان اذان واقامه لازم است یا نه. این ثابت نمیکند. چه نمازی اذان و اقامه دارد در این دلالت ندارد.

سوال:؟؟؟؟

جواب: نه چه ربطی. نه فرض کرده است نماز قبلی اذان و اقامه داشته است و گفته است. این چه ربطی دارد من خواب ماندم الان میخواهم یک نماز قضا بخوانم. شاید این نماز اصلا اذان و اقامه نداشته باشد.

سوال:؟؟؟؟

جواب: نه اونی که اذان و اقامه داشته است میخواهی اعاده بکنی بله. نه اذان واقامه را گفتی. میگویم یک نمازی که اذان و اقامه گفتی بعد باطل است ایا همان کافی است یا نه. بحث ما این است که قضا اصلا اذان و اقامه دارد یا نه.

سوال:؟؟؟

جواب: اگر خارج از وقت اذان واقامه مشروع بود بله شاملش میشود ولی نمیگوید خارج وقت هم اذان و اقامه هم دارد. میگوید اگر در خارج از وقت… کدام نماز ادائی را میخواهد قضا کند یا قضا را؟

سوال:؟؟؟؟

جواب: اطلاق دارد میگیرد جایی که نماز قبلی را خوانده است اذان و اقامه داشته است. سوال میکند که ان اذان و اقامه به درد این میخورد یا نه حضرت فرمود نه. حالا من یک نماز اصلا نخواندم میخواهم یک نماز الان بخوانم ربطی به این سوال ندارد.

خب این فرمایش مرحوم خویی فرمایش متینی است. از جهت دلالت، دلالت بر مدعا ندارد صاحب مدارک هم گفته است قاصر است از جهت دلالت ان هم درست است. دلالتش ممکن است شما معارضی هم برایش مطرح کنید. مضافا به این که دلالتش قاصر است اگردلالتش هم تمام بود باز حجت نیست چون معارض دارد، روایت موسی بن عیسی باب 37 حدیث سوم “باسناده اسناد شیخ طوسی محمد بن علی بن محبوب عن محمد بن حسین عن موسی بن عیسی قال کتبت الیه رجل تجب علی اعادة الصلاة ایعیدها باذان واقامه فکتب یعیدها باقامه”. اذان ندارد. در همان مورد است. در همان مورد اعاده است. مورد همان مورد است که ایا اعاده لازم است یا نه حضرت فرمود اعاده ندارد.

این روایت معارض ان روایت است به حسب ظاهر و لکن سندا ناتمام است چون این اقای موسی بن عیسی توثیقی ندارد کثرت روایت ندارد روایت اجلا ندارد مضافا به این که قال کتبت الیه مشخص نیست هر چند ما درذهنمان این است که اینها در کتب حدیث میاورند ضمیر میاورند و مضمره است مراد امام است ولی اگر کسی این را اضافه کرد مضافا معلوم نیست که مرجع ضمیر چه کسی است.

سوال:؟؟؟

جواب: علیه السلام مال این اخریها است. شما که دیگه استاد هستید!

ثانیا عرضم به خدمت شما ما اگر ان دلالتش تمام بود ما میتوانستیم از این معارض جواب بدهیم. سوال کرد که عن الرجل اذا اعاد الصلاة….. قال نعم این جا فرمود ایعیدها باذان و اقامه قال یعیدها باقامه. میگوییم که یعنی استحباب اکید ندارد در مستحبات این است دیگه. این که ایعیدها باقامه یعنی استحباب اکید ندارد و الا ان روایت را باذان را حمل میکنیم بر اذانی که استحبابش اکید نیست اینجا هم به قرینه یعیدها باقامه، اون قابل حل است میتوانیم معارض را حل کنیم و میگوییم در قضا هم اذان هست ولی مستحب اکید نیست به قرینه روایت موسی بن عیسی. ولی دلالتش تمام نیست.

روایت دیگری که در خصوص قضا هست که استدلال شده است صحیحه زراره است صحیحه زراره در ابواب قضا صلوات باب 6 اونجا دارد که  «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: يَقْضِي مَا فَاتَهُ كَمَا فَاتَهُ.» اقض ما فات کما فات معروف است یقضی ما فاته کما فاته اونی که را که قضا میکند باید طبق اونی باشد که فوت شده است. فوت شده نماز با اذان و اقامه است یقضی ما فاته کما فاته پس با اذان و اقامه باید قضا بکند در نتیجه برای قضا هم اذان مشروع است.

و لکن همان طور که صاحب مدارک سید السند فرموده است و دیگران قبول کردند این یقضی ما فاته کما فاته خود نماز را میگوید نه مقدمات نماز. ممکن است نماز را در ساعت خاصی خوانده است یقضی ما فاته کما فاته نمیگوید که ان ساعت 8 فوت شده است این هم ساعت 8. اینها که گفتنی نیست.

سوال:؟؟؟

جواب: یقضی …… یقضی نفس صلات را. اگر دو رکعتی دو رکعتی. سه رکعتی سه رکعتی. قصر است قصر و تمام است تمام. اذان و اقامه جزء نماز نیست الان اگر کسی دو رکعت نماز ازش فوت شده است دو رکعت بدون اذان و اقامه خواند صدق میکند قضی ما فاته کما فاته.

سوال:؟؟؟

جواب: تنها قصر و اتمام نیست ها! دو رکعتی بوده دو رکعت نه اینکه اگر دو رکعت فوت شده است شما سه رکعت بخوانی.

سوال:؟؟؟

جواب: خود نماز. الصلاة اولها التکبیر و اخرها التسلیم. این صلات است اقض ما فات کما فات.

سوال:؟؟؟
جواب: بله فی الحضر و السفر. میگوییم اطلاق دارد حضرت قاعده کلی را منطبق کرده است حضر و سفر هم یکی از مصادیقش است. اینها دلالت ندارند.

این راویت قاصر الدلاله است هر چند از نظر سندی تمام است. باز صاحب مدارک گفته است این روایت سندش ناتمام است. ایشان دو روایت را اورده است و گفته هر دو قاصر السند و الدلاله است. سند این روایت مشکلی ندارد.

سوال:؟؟؟

جواب: ایشان میگوید صاحب مدارک این جور نگفته است.

سوال:؟؟؟

جواب: نه اینها خلاف ظاهر است.

سوال:؟؟؟؟

جواب: غفلت است دیگر. ان الانسان فی محل النسیان. نه شاهد خلاف شما دلالت هر دو را ناتمام میداند. صاحب مدارک بچه که نبوده است یکی را بگوید دلالت دارد و یکی دلالت دارد. بابا اینها هیچ کدام دلالت ندارند. چرا از این طرف صحبت نمیکنید. هر چند صاحب حدائق دقیق نبوده است ولی در این که حرف صاحب مدارک را نقل کرده است و گفته است ضعیف سندا و قاصر دلالتا نسبتش درست است ولی گاهی اوقات اتفاق میافتد روایت ابراهیم بن هاشم را که این روایت است که الان میخوانیم. عن ابیه هست این سندش را فوقش میگویند حسنه است ولی ضعیف السند باشد…

سوال:؟؟؟

جواب: نه حسنه را قبول دارد مال سنی ها غیر مذهب را قبول ندارد. اصلا صاحب حدائق همین روایت ابراهیم بن هاشم را چند خط قبلش گفته است صحیحه است این جا گفته است اینجا گفته است ضعیف. غلفت کرده است.

سوال:؟؟؟
جواب: ضعف سند نه مضمره بودن. مضمره بودن گیری ندارد.

فتحصل که ما اگر بخواهیم بگوییم اذان برای نماز قضا مشروع است هر نماز قضائی. نماز قضاء اولی که نیاز به دلیل ندارد صحیحه زراره هست هر نماز قضائی مهم بعدی ها است. نسبت به بعدی ها هم مقتضی تمام است، میگوییم بله تمام است لا صلاة الا باذان و اقامة. اطلاقات اولیه میگوید هر نماز قضائی یک اذان دارد. ما باید دنبال این باشیم که ایا دلیلی بر خلاف این اطلاق داریم یا نه، گفتند بله ما دلیل بر خلافش داریم دلیلیش صحیحه زراره و محمد بن مسلم، جهت دوم که بحث میکنیم بعد از تمامیت مقتضی ایا مانع داریم یا نه، گفتند مانعش صحیحه زراره صحیحه محمد بن مسلم.

که انجا حضرت فرمود در نماز اول اذان بگوید صحیحه زراره باب 1 از ابواب قضا است «بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَبَّاسِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ صَلَّى الصَّلَوَاتِ وَ هُوَ جُنُبٌ الْيَوْمَ چند روز نماز خوانده است بعد دیده است یک مانعی دستش داشته است متعارف هم هست. چند روز نماز خوانده است بعد دیده است که جنب است. وَ الْيَوْمَيْنِ وَ الثَّلَاثَةَ ثُمَّ ذَكَرَ بَعْدَ ذَلِكَ قَالَ يَتَطَهَّرُ میرود غسل میکند وَ يُؤَذِّنُ اذان میگوید وَ يُقِيمُ فِي أَوَّلِهِنَّ چون گفت صلواتی قضا شده است. اذان و اقامه میگوید در اول انها. ثُمَّ يُصَلِّي وَ يُقِيمُ بَعْدَ ذَلِكَ فِي كُلِّ صَلَاةٍ تاکید میکند حضرت فَيُصَلِّي بِغَيْرِ أَذَانٍ حَتَّى يَقْضِيَ صَلَاتَهُ»

این روایت محمد بن مسلم، روایت بعدی هم صحیحه زراره به همین مضمون است که برای اولش بگوید و بقیه ندارند. این است که ما میگوییم این صحاحی که داریم اینها مقید ان اطلاقات هستند. اطلاقات میگفتند لا صلاة الا باذان و اقامه. انحلالی است هر نماز این گونه است. این روایت میگوید نماز دوم نماز قضائی اذان ندارد. یکی این روایات و یکی هم ما قاعده جمع را قبول کردیم. قاعده جمع اصطیادیه. قاعده جمع میگفت ما گفتیم خصیصه جمع این است که اولی را که اذان گفتی دیگه بقیه را نمیخواهد اذان بگویی. ان هم ضمیمه بکنید اذان برای نمازهای بعدی ساقط است.

سوال:؟؟؟؟

جواب: حالا ان جهت دیگری است جهت سوم است که الان بحث خواهیم کرد. چند روایت است مهم نیست دیگه.

جهت ثالثه: بعد از این که ما دلیل داشتیم که ان اطلاقات تقیید خورده است تقیید را قبول کردیم ایا این سقوط در این جا علی نحو رخصت است یا علی نحو عزیمت است. عرض کردیم دیروز که مرحوم سید گفته است لا یتاکد مثل این که یک چیز دیگری است، ثالثی است. ان پنج مورد را که گفت رخصت است این جا عبارت را عوض کرده است لا یتاکد مثل این که چیز سومی است نه رخصت و نه عزیمت. این بود که گفتیم به ذهن میاید که رخصت را مرحوم سید محبوبیت معنا میکند. محبوب است اذان محبوب است. در مقابل عزیمت که مشروع نیست. اما این جا که میرسد میگوید نه امر دارد امرش اکید نیست. سید نماز قضا را فرق گذاشته است با ان پنج مورد تبعا لصاحب جواهر. گفته است این جا اذان برای بقیه نمازها امر دارد امر استحبابی دارد ولی امرش اکید نیست. مثل مثلا امر به اذان برای نسا در نماز اول مثلا.

وجه این کلام سید چیست؟ وجه این کلام سید را مرحوم اقای حکیم بیان کرده است اون هم نظرش همین است اصلا مشهور هم همین است که در نمازهای قضا اذان برای بعدی ها مشروعیت دارد تاکد ندارد. مرحوم اقای حکیم فرموده است که اطلاقات. اطلاقات ما داریم. اطلاقات لا صلاة الا باذان این اذان را مشروع کرده است خب این مقیدات را چکار میکنید؟ گفته است این مقیدات را حمل میکنیم حمل بر تسهیل میکنیم. چطور در وقت استعجال اذان ساقط میشد. نه سقوط یعنی مشروع نبود، نه، مصلحت تسهیل اجازه میدهد ترکش را به خاطر مصحلت اقوی، ولی فعل به حکم خودش باقی است. مصلحت تسهیل اجازه میدهد ترک فعل را به خاطر مصلحتی ولی فعل به حال خودش باقی است. ان استحباب را دارد.

سوال:؟؟

جواب: حالا ایشان این جور گفته است.

ایشان که در ان قبلی ها، در عرفه میگفت عزیمت است چون السنه داشت. اما در این جا گفته است نه این به خاطر تخفیف است. خب نگویید گفته است بلااذان در روایت داشت بلا اذان توجه داشته است گفته است اون بلا اذان هم چون مقام مقام تسهیل است یعنی میتوانید اذان را نگویید تسهیلا. این جور فرموده است و در این قسم در این ششمین مورد ایشان قائل شده است به این که رخصت است به همین معنا. که امرش باقی است تاکدش زائل است. تاکید نکرده است به خاطر تسیهل. به خاطر یک مصلحتی دیگری به این تاکید نکرده است ولی امر کرده است. خب این فرمایش مرحوم اقای حکیم است در مقابل مثل مرحوم اقای خویی و کسانی دیگری مثل صاحب حدائق میگویند ظاهر روایت این است که مشروع نیست بلا اذان مشروع نیست. تامل بفرمایید ببینیم میشود.

سوال:؟؟؟
جواب: حالا اون جهت رابعه است که بحث خواهیم کرد.